ببار حضرت باران که تشنه ی آبم
اینجا محل تبلیغات شماست...
مرا به عالم زر بود با تو این میثاق (مدح)
خون پاک شهدا منتظر توست بیا
سر مصباح هدا منتظر توست بیا
وارث خون خدا و پسر خون خدا
به خدا خون خدا منتظر توست بیا
صبح هم منتظر صبح ظهور تو بود
روز ما و شب ما منتظر توست بیا
بر سر گنبد زرین حسین بن علی
پرچم کرب و بلا منتظر تواست بیا
علم و مشک و لب خشک جگر سوختگان
دست افتاده جدا منتظر توست بیا
فرق بشکسته ی زینب،سر خونین حسین
که جدا شد ز قفا منتظر توست بیا
بر سر نی سر جدت به عقب بر گشته
طفل افتاده ز پا منتظر توست بیا
آفتابی که چهل جا به سر نی تابید
در دل طشت طلا منتظر توست بیا
آن یتیمی که سر پاک پدر را بوسید
ناله زد (یا ابتا)منتظر توست بیا
بر ظهور تو دعا بر لب (میثم)تا کی؟
تو دعا کن که دعا منتظر توست
حاج غلامرضا سازگار(میثم)
بارها روی تو را دیدم ولی نشناختم
لاله از باغ رخت چیدم ولی نشناختم
همچو گل کز دیدن خورشید می خندد به صبح
بر گل روی تو خندیدم ولی نشناختم
کعبه را کردم بهانه تا بگردم دور تو
آمدم دور تو گردیدم ولی نشناختم
در کنار مسجد کوفه تو را گفتم سلام
پاسخ از لب هات بشنیدم ولی نشناختم
در حریم ساقی کوثر نگاهم بر تو بود
کوثر از جام تو نوشیدم ولی نشناختم
در کنار مرقد شش گوشه ی جدت حسین
خم شدم دست تو بوسیدم ولی نشناختم
ای دل غافل که همچون سایه نزد آفتاب
پای دیوار تو خوابیدم ولی نشناختم
در منی پیش تو بنشستم ندانستم تویی
با تو از هجر تو نالیدم ولی نشناختم
در مسیر جمکران عطر دل انگیز بهشت
از نفس های تو بوییدم ولی نشناختم
غفلت(میثم)ببین یک عمر رخسار تو را
در همه آیینه ها دیدم ولی نشناختم
حاج غلامرضا سازگار(میثم)
مه مبارک در ابر آرمیده، بیا
امید آخر دلهای داغ دیده، بیا
به طول غیبت و اشک مدام و سوز دلت
که جان شیعه ز هجران به لب رسیده، بیا
ز پشت در بشنو ناله های فاطمه را
به سوز سینه آن مادر شهیده، بیا
عزیزفاطمه،جدت حسین در یم خون
تو را صدا زند از حنجر بریده، بیا
به مادری که لبش از عطش زده تبخال
به شیر خواره ی انگشت خود مکیده، بیا
به آن لبی که بر آن چوب می زدند به طشت
به خواهری که گریبان خود دریده، بیا
کند تلاوت قرآن سر حسین به نی
ببین چگونه ز لبهاش خون چکیده، بیا
به آن سری که به دیدار دخترش آمد
به کودکی که به ویرانه آرمیده، بیا
به لاله های به خاک اوفتاده از دم تیغ
به غنچه ای که شد از ضرب تیغ چیده، بیا
به بانگ یا ابتای علی به قلزم خون
به ناله ای که حسین از جگر کشیده، بیا
بود به سینه "میثم" هزار درد نهان
گواه آن همه غم های نا شنیده، بیا
***استاد حاج غلامرضا سازگار***
منبع :http://nakhlemeysam.ir
تعداد بازديد : 969